ریزگرد امروز ، نتیجه اقدامات نمایشی دولت روحانی/۷ اقدام عملیاتی برای مقابله با ریزگرد

پدیده ریزگرد به یک مخاطره اجتماعی و زیست محیطی در کشور و‌ بویژه خوزستان تبدیل شده است و لازم است متناسب با این پدیده تدابیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تدوین شود.

در طی چند روز گذشته مجدد ریزگرد ها به پدیده غالب خوزستان بدل شده ‌‌و‌ زندگی اجتماعی و اداری مردم را مختل کرد و‌ دومین روز آموزشی دانشگاه‌ها را به بن بست کشانیده است.
معضلی که علاوه بر مخاطرات جدی علیه سلامت مردم بویژه گروه های حساس، خسارت‌های گسترده دیگری از جمله تعطیلی واحد‌های مهم صنعتی و اقتصادی، تخریب محیط زیست و فضای سبز، در نهایت ناامیدی بین گروه‌های اجتماعی و خالی شدن خوزستان و تسریع در مهاجرت مردم را سبب می‌شود.
همین پدیده مهاجرت بویژه در بین نخبگان و سرمایه گذاران از خوزستان؛ سبب رکود و‌ تعمیق طبقاتی و بیکاری شده و موجب بر هم زدن تعادل و نظم جمعیتی و افزایش ناامنی امنیتی بویژه با خالی شدن مناطق مرزی خوزستان از جمعیت می‌شود. خوزستان همواره مرزبانان امین و شجاع برای کشور بودند.
ریزگرد دیگر امروز یک پدیده قابل انکار و مهمان تلقی نمی‌شود بلکه از یک پدیده محلی و مقطعی به یک پدیده ملی و پرتکرار بدل شده که به مناطق مرکزی کشور هم رسیده است.
به اعتقاد برخی کارشناسان ۶۰ درصد منشأ ریزگرد در کشور داخلی است. به گفته مسئولان برآوردها نشان می‌دهد به طور کلی بالغ بر۵۷ درصد از جمعیت کشور تحت پوشش اثرات گرد و غبار قرار داشته و طی آینده­‌ای نه چندان دور۷۵ درصد از جمعیت کشور در سایر استان­‌ها درگیر این چالش خواهند بود.
ریزگردها و هجوم شن‌های روان سالانه سه هزار میلیارد تومان به سکونتگاه‌ها، زیرساخت‌ها و زمین‌های کشاورزی کشور خسارت وارد می‌کنند.در کشور حدود۱۰ میلیون هکتار بیابان داریم و بیابان‌های خوزستان یکی از کانون‌های ریزگرد در کشور به شمار می‌روند
چه باید کرد؟
قبل از هر چیز باید بعنوان یک مخاطره و پدیده غیرقابل انکار در تصمیم گیری های ملی پذیرفت و برای آن تدابیر و تصمیمات ویژه درنظر گرفت. تخصیص اعتبار ویژه و ردیف بودجه دایمی برای مبارزه با این پدیده و عوارض بعدی آن لازم و ضروری است.
دوم، وقتی پذیرفتیم باید متناسب با آن آموزش زندگی ، آموزش های بهداشتی و حتی اقتصادی تدوین و ارائه کنیم. در بخش اقتصادی، بسته های اقتصادی و اجتماعی متناسب با این واقعیت در مناطق ریزگرد خیز تدوین و طراحی و ابلاغ کرد.
قطعا تشویق های اداری و اجتماعی در این مناطق باید متفاوت از سایر مناطق باشد. سبک ارائه خدمات آموزشی، تعطیلات اداری ، اقتصادی ، نوع سرمایه گذاری و فعالیت بانکی باید متفاوت از سایر مناطق بوده و نسخه متفاوت باید تجویز کرد.
هیچ الزامی ندارد همان ساعت اداری و همان شکل فعالیت آموزشی استان مازندران در خوزستان ابلاغ و اجرایی شود.
سوم اقدامات فوری: در زمینه پیش بینی و تجهیزات رصد این پدیده در استان های مبتلا باید تمهیدات لازم دیده شود و اینگونه نباشد که خاک به حلق مردم رسیده باشد بعد ادارت و مدارس و مراکز اجتماعی تعطیل شوند لازم است تصمیمات به موقع، درست اخذ و شفاف بیان شود.
اینگونه نباشد که در این ۱۵سال که این پدیده در کشور پربسامد گشته، بسیاری معتقد باشند که ریزگرد وقتی به تهران رسید، تازه دولت یاد سایر مناطق می افتد. البته همان طور که گفته شد تعطیلی صرف واحد‌ها و مراکز اداری و اجتماعی و آموزشی و .. کفایت نمیکند و راه درمان نیست بلکه باید به مدلی سازگار با ریزگرد برای زندگی رسید.
چهارم حوزه فرهنگ سازی: در حوزه خدمات درمانی و بهداشتی باید آموزش های لازم برای مصون ماندن از این پدیده به سرفصل های بهداشتی و آموزشی تبدیل شود و دانش آموز و مردم بدانند در مواجهه با این پدیده چه کنشی باید داشته باشند که لازم است دستگاهای فرهنگی مثل رسانه و صداوسیما و حتی کتب درسی بدان اهتمام کنند.
پنجم خدمات بهداشتی و درمانی: لازم است پژوهشکده های مختص این پدیده در خوزستان و کشور تقویت شوند و پژوهش لازم در این خصوص را به فوریت انجام و ارایه دهند. مطابق این پژوهش ها، پروتکلهای درمانی و بهداشتی بومی منطبق با شرایط کشور تدوین و ابلاغ شود. از طرفی بیمارستان ها و مراکز درمانی و دارویی این حوزه فعال و تقویت شوند. ارائه ماسک رایگان، حضور پرسنل در اقصی نقاط استان لازم است.
ششم: خدمات اجتماعی: فعالیت و امکانات مراکز خدماتی و اجتماعی باید در این استانها متناسب با شرایط باشند و اینگونه نباشد که پدیده ریزگرد با قطعی آب و برق و گاز همراه شود که تولید نارضایتی عمیق می‌کند.
هفتم اقدام ریشه ی: دولت سیزدهم باید یک سرفصل مشخص برای مبارزه با ریزگرد و خشکسالی تدوین و عملیاتی کند و به اصطلاح یک برجام خوش فرجام زیست محیطی در دستور کار خود قرار دهد.
بخشی از این ریزگرد فراملی است و از کشورهای اردن، عربستان و عراق وارد کشور می شوند که و به طور مثال بدلیل شرایط نادولتی و بی ثباتی در عراق این مسأله کنترل و مالچ پاشی ریزگرد به فراموشی سپرده شده است. با تکمیل پروژه‌های سدسازی ترکیه موسوم به پروژه “گاپ” و قطع حق‌آبه رودخانه‌های دجله و فرات باید منتظر رخ دادن طوفان‌های بدتر از این هم باشیم!پروژه سدسازی ترکیه موسوم به “گاپ” که شامل ۲۲ سد و ۱۳ نیروگاه بر روی سرشاخه‌های دجله و فرات است، عراق، سوریه و ایران را به سرزمین‌های غیرقابل سکونت تبدیل خواهد کرد! این دزدی آب توسط ترکیه باعث خشک شدن اراضی کشاورزی عظیم عراق می‌شود که این خشکی زمین‌های عراق دلیل ایجاد توده‌های گسترده گرد و غبار در ایران است.
دولت رییسی باید رایزنی منطقه ی برای حل این پدیده را در اولویت قرار دهد و مسایلی مانند سدسازی ترکیه، عدم مالچ پاشی کانون های ریزگرد و تامین نکردن حق آبه کانون های ریزگرد در سطح منطقه ی به وزارت خارجه محول شود.
دولت سیزدهم در سطح ملی نیز باید کشاورزی و دامداری و حتی سبک زندگی خود را متناسب با شرایط خشکسالی که مقوم ریزگرد است تدوین کند. سدسازی های داخل کشور، نابودی تالاب‌ها، نابودی پوشش گیاهی باید متوقف و‌ بررسی علمی شود.
دولت آیت الله رئیسی از اقدامات نمایشی که در دولت روحانی بسیار از آن دیدیم پرهیز کند. متاسفانه طی سالهای گذشته با وجود دلسوزی و حمایت رهبری انقلاب از مسأله مبارزه با ریزگرد ها و تخصیص اعتبارات لازم هنوز معلوم نیست میلیاردها تومان اعتبار مقابله با ریزگرد و توسعه پوشش گیاهی کجا هزینه و چه خروجی داشته است.
بسیاری از طرحهای بی فایده و غیرقابل توجیه در استان عملیاتی شد که از همان اول غیرعلمی بودن به چشم می‌زد. در این زمینه هم قوه قضائیه و دستگاهای نظارتی باید ورود و مانع از اجرای طرح های ضد محیط زیستی شوند و با مسببان وضع موجود و کسانی که ترک فعل کردند برخورد عبرت آموز انجام دهند.
یاداشت از اکبر بهاری
انتهای پیام