سازمانی که باید با لیبرالیسم مبارزه کند…

میلاد ذولفقاری در وبلاگ شهاب ۳ نوشت: سازمانی که باید با لیبرالیسم مبارزه کند… تحلیلی از میلاد ذوالفقاری بر وظیفه ای بر دوش سازمان حفظ محیط زیست است .. بدون شک وقتی تیتر و عنوان این مطلب را میبینید با خودتان این فکر را میکنید که میخواهم از وزارت فرهنگ و یا وزارت آموزش عالی […]

میلاد ذولفقاری در وبلاگ شهاب ۳ نوشت:

سازمانی که باید با لیبرالیسم مبارزه کند…
تحلیلی از میلاد ذوالفقاری بر وظیفه ای بر دوش سازمان حفظ محیط زیست است ..

بدون شک وقتی تیتر و عنوان این مطلب را میبینید با خودتان این فکر را میکنید که میخواهم از وزارت فرهنگ و یا وزارت آموزش عالی صحبت کنم و به شدت از عملکرد این گونه نهاد ها در جمهوری اسلامی انتقاد کنم و تمامی مشکلات و دردسر های را بر سر این نهادها خراب کنم  و فریاد این را داشته باشم که ای وای انقلاب خمینی از دست رفت ، اگر این گونه فکر و اندیشه میکنید کاملا در اشتباه هستید بلکه میخواهم از سازمانی اسم ببرم که شما هیچ گاه این را فکر نمیکند که باید این سازمان با آنچه را که لیبرالیسم گفته میشود مبارزه کند و در اولویت های کاری خود قرار دهد  و این  سازمان حفاظت محیط زیست میباشد. 

همان طور که  در ابتدا گفتم شاید در اولویت قرار دادن مبارزه با لیبرالیسم در مجموعه فعالیت ها و اقدمات سازمان حفاظت از محیط زیست کاری عجیب و دور از ذهن برسد اما با کمی تامل و نگاه همه جانبه و دقیقتر خواهیم فهمید که چیزی گزافی گفته نشده است .          

سازمان حفاظت از محیط زیست نهاد متولی در امر یاد شده و زیر نظر ریاست جمهوری است و رئیس این سازمان بعنوان معاون رئیس جمهور شناخته میشود و دارای  مجموعه دستگاهای عریض و طویل در تمامی کشور است و شاید گفت که مهمترین وظیفه اش را همان حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از ایجاد بحران زیستی نامید اما اگر قاعده ی پیشگیری بهتر از درمان را بپذیریم پس سازمان باید بخشی مهمی از توان مالی و انسانی خود را برای پیشگیری از بحران محیط زیست بگذارد و با بررسی بر مجموعه گزاره ها ی ایجاد بحران به مبارزه با آنان بپردازد.  با نگاهی به دنیای امروز به یقین میتوان گفت که دنیای امروز به شدت از بحران محیط زیست رنج میبرد و در سطح کوچکتر جمهوری اسلامی ایران نیز از این استثنا نمیباشد و او نیز با بحران محیط زیست  روبروست.  اما سوال اینجاست که منشا این بحران چیست که در دوران گذشته خبری از آن نبوده است و الآن سازمان محیط زیست در سطح ملی موظف به  مقابله با آن است  ، شاید بتوان گزینه های زیادی را ردیف کرد اما با نگاه دقیق میتوان گفت که مهمترین گزینه و جواب چیزی جز سیطره اندیشه لیبرالی نیست .  

 


محیط زیست

اندیشه و تفکر لیبرالی است که بشدت مردم دنیا را به مصرف گرایی دعوت میکند و کانون های قدرت و ثروت با سیطره بر رسانه ها و نهاد های تصمیم سازی از پشت صحنه آن را مدیریت میکنند . امروزه دیگر نباید از مصرف بالای مردم به عنوان یک عادت یاد کرد که آن را در ذیل اندیشه مدرن و تفکر لیبرالی نامید .   در تفکر لیبرالی به عنوان مثال خانواده ای در شهر لس آنجلس  بشدت تحت تاثیر رسانه هاست و این رسانه ها بر مصرف گرایی دامن میزنند و آن فرد برای مصرف گرایی باید پول داشته باشد پس باید سرکار برود حالا او از صبح تا شب باید سر کار برود و بعد از آمدن از کار دوباره این رسانه ها از یک کالا جدید و مد تازه ای صحبت میکنند و فرد دوباره مجبور است صبح فردا باز سرکار برود یا برای تامین هزینه هایش دوشیفته کار کند و این چرخه همین جوری ادامه می یابد.  حالا اگر تمامی مردم دنیا بخواهند همانند مردم آمریکا زندگی کنند ما نیاز به سه کره زمین داریم  ، چرا که دیگر مجموعه منابع جوابگوی مصرف گرایی مردم نیست . 

این نکته برای ما زمانی مهم میشود که شهری مثل تهران بشدت در حال مدرن شدن و افتادن در دام تفکر لیبرالی هستند  و دیگر باید آن را تهرانجلس نامید چرا که طبق آمارهای اعلام شده از سوی شهرداری تهران  مردم چهار برابر سرانه کشورهای غربی زباله تولید میکنند . 

آخر این حرف های من این است که لیبرالیسم و بحران محیط زیست دو گزاره غیر قابل جدا از هم میباشند و بخش اعظمی از وجود بحران محیط زیست به دلیل بسط اندیشه مدرن و لیبرالی میباشد و در اینجا اگر سازمان حفظ محیط زیست وظیفه اش حفظ محیط زیست است چاره ی جز مبارزه با بسط و گسترش اندیشه مدرن و لیبرالی ندارد.