وبلاگ تسنیم منتشر کرد:
باز این چه شورش است… کاروان عشق وارد کربلا شده… امان از عاقبت این حکایت… امان از از روز دهم… امروز حسین ورود کرد به خاک بلا… . حسین آمده است تا چند روز دگر حادثهای بزرگ رقم بزند… آمده تا تمامی حق در برابر تمامی کفر قرار بگیرد، جهاد گروه اندک حق در برابر خیل عظیم کفر…
…
انگار که حادثه عاشورا مطعلق به این زمانه است، انسان از این همه شباهت متحیر میشود. انسان متحیر میشود از این که اتفاقات صدها سال پیش انقدر شبیه به زمان حال است. متحیر از شباهت مهدی دوازدهم با ارباب قافلهی عشق، سالار زینب ؛ شباهتی عجیب و باور نکردنی… چقدر شبیح به هماند این پدر و پسر ؛ در سفیرشان، تعداد سپاهشان و مهمتر دعوتهای خلایق از ایشان ؛ دعوتهای بی پایه و پوچ… کوفیان بسیار از حسین دعوت کردند و عاقبت آن شد که نباید میشد. و حالا ما نیز دعوت میکنیم از مهدی و خدا بخیر کند عاقبت دعوتهایمان را… بد نیست که کمی بنگیریم بر، نامههای کوفی: …این نامهای است به حسین بن علی علیه السلام از طرف شیعیان مؤمن و مسلمان او: پس از حمد و ثنای پروردگار، به سرعت به نزد ما بشتاب؛ زیرا مردم چشم به راه تو هستند و اندیشهای جز تو ندارند. پس بشتاب، بشتاب، بشتاب، والسلام.
این جملات برایمان آشنا نیست؟… آیا ما نیز در قنوتها و دعاهایمان بخوانید: دعوتهایمان کلمه بشتاب به کار نمیبریم. آیا ما نمیگوییم عجل لولیک الفرج. سوال این است که آیا ما هم دعوتهایمان همانند آنان است و ما نیز هنگام فرا رسیدن میدان عمل پشت پسر حسین را خالی خواهیم کرد؟… این سوالی است که تا به حال به گوشمان نخورده یا اگر هم خورده اصلا برایش اهمیتی غائل نبودهایم، که اگر برایمان اهمیتی داشت، سن غیبتش «هزار و صد و شصت و خوردهای سال» نمیشد… حواسمان باشد که اگر دعوتش کردیم و دعوتمان را اجابت کرد آب را بر او و یارانش نبندیم و خانوادهاش را به اسیری نبریم… حواسمان باشد که اگر تا به حال در سپاه یزید بودهایم حتی اگر خودمان هم نمیدانستیم، حُر شویم، آزاد شویم و به سویش بشتابیم و لبیک بگوئیم بر بر ندای هَل مِن ناصِر اش.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ
Sorry. No data so far.