يادوارهء شهداي آموزش و پرورش آبادان

پیامک ها و دلتنگی ها…

يه باره پچ پچ بين نمازگزارها (عمدتا" برو بچه هاي سپاه) شروع شد!... - چي شده؟! - "جهان آرا"بيسيم زده به "كياني" كه عراق حمله كرده!... "سلمان آبادي" فوري بچه ها رو با ميني بوس آبيه به مقر سپاه (باشگاه ايران) رسوند.

 وبلاگ مرد آبادانی نوشت:

هفته دفاع مقدّس امسال با اجرای برنامه های مختلفی در خصوص آبادان همراه شد. برنامه هایی هم در خارج از آبادان انجام گرفت؛ خاصّه در تهران، که با سخنرانی رئیس مجلس شورای اسلامیهمراه بود. (البته به این مراسم انتقاداتی وارد شد، که در جای خود بسیّار به جا و در خور تأمّل است.)

تعدادی از برنامه های انجام شده عبارتند از: نخستین یادوارهء شهدای آموزش و پرورش آباداندر محل بمباران اداره (مدرسهء خدیجهء کبری، بواردهء شمالی)؛ بازدید مردم از محل اختصاص یافته جهت باغ موزهء دفاع مقدّس آبادان، پنجمین دورهء جشنوارهء پایتخت پنجره ها، غبار روبی و عطرافشانی مزار شهداء و بنای یادبود شهیدجاویدالأثر حاج سیّدغلامرضا رهبر، گردهمایی بزرگ رزمندگان ثامن الأئمّه(ع) و مدافعان حرم زینبی(س) در مصلاّی آبادان، پاکسازی پارک معلّم و پارکهای اطراف توسّط انجمن دوستداران محیط زیست آبادان و…

تعدادی از شهدای آموزش و پرورش آبادان

«خدا قوّت و خسته نباشید»ی خدمت همهء عزیزان دست اندرکار دارم…

***

معمولاً در مناسبتهای مرتبط با دفاع مقدّس پیامکهای زیبایی میان رزمندگان رد و بدل میشود، که بعضیهاشان بسیّار زیبا و خاطره انگیز است. در هفتهء دفاع مقدّس، تعدادی از آنها را دریافت کردم که برایم خیلی جذّاب بود:

 

«منصور عطشانی»(ابوحامد):

سلام برشهیدان…
و سلام بر همهء شهدایی
که به آنها "شهید" نمیگویند!
و در آبادان مظلوم هم…
*
خداداد کارکوبزاده
عموجلیل نصاری
عموشولی

عمو نبی زاده
عمو أرغوانی
عمو حاج قمری
عمو روشندل
حاج سیدمحمودحسینی
مش قاسم یازع
عبدالرضا زارعی(رضایوزی)
مرتضی خاتمی
بهرام قاسمی زاده
اصغر جراحی زاده
اسماعیل بزکول
محسن علیپوریان
محمود باقری
صادق(کوروش) پورترکان
فوزی فرد
هاشم یوسف نژادیان
ابراهیم صابری
ناصر أفشارپور
محمدرضا تنگسیری
و…

 

«عبدالحسین رئیسی»

یاد آن روزها بخیر!…

جمعه ۱۳۵۹/۶/۲۹ نمازجمعهء آبادان تو دانشکدهء نفت…

نماز جمعهء آبادان، قبل از جنگ


یه باره پچ پچ بین نمازگزارها (عمدتا" برو بچه های سپاه) شروع شد!…

– چی شده؟!

"جهان آرا"بیسیم زده به "کیانی" که عراق حمله کرده!…

"سلمان آبادی" فوری بچه ها رو با مینی بوس آبیه به مقر سپاه (باشگاه ایران) رسوند.

بدون نهار و با جیپ وانتی که روش کالیبر۵۰ بود و چندتا اسلحه سبک دیگه، به کمک بچه های خرمشهر به "نهر خیّن" رفتیم.

سپاه آبادان، مهر 1359. اعزام رزمندگان آبادان به خرّمشهر. «سردارشهید حمید قبادی نیا» هم در تصویر دیده میشوند.

۳۳سال گذشت،اما باز هم سری شوریده…

«حسن هاشمی»

کاش اونروزها و ساعتهای دلدادگیش دوباره تکرار بشه. کاش باز صبح که میشد اذان گفتنها، سبقت در وضو گرفتنها آغاز میشد. کاش تکرار بشه اون آشتیهایی که قهر توش گم شده بود. کاش آقای جمی حاضر میشد تا رو آسفالت بیرون مسجدقدس از جمعیّت زیاد، پا بزاریم رو پوتینامون و نمازجمعه رو با عشق پشت سرش اداء کنیم. کاش میشد تا یکباردیگه «قبادی نیا»، «حمید زارعی»و «قنوتی»ها بودن تا دست تو دستاشون بزاریم؛ تابلکه جون بگیریم.

آره عزیز! «حسن هاشمی» هم مثل شماست…
حسرت روزهای از دست رفته رو باید بخوره…

آره فدات بشم! یادش بخیر…

 

«علی اکبر ذهابی» (در پاسخ به پیامک عبدالحسین رئیسی):

باسلام.

حاجی یادش بخیر!

چندنفر بودیم داداش، «شهید احسان الله طبرزدی»هم همراهمان بود.

ولی الان اوپیش خداست، و من اندرخم همان کوچه ء قدیمی خاکی این عالم، هنوز سردرگم هستم…

 

«سلمان آبادی»

تا ابد به آنهایی که وقتی بی آب شدند، قمقمه ها را خاک کردند تا کمتر یاد آب بیفتند مدیونیم…

 

«حمیدرضا طبرزدی»

هفته دفاع مقدّس، یاد «احسان»، یاد «محمود»، «محمّد فخرایی» و همهء رفقای شهیدمون گرامی باد…

 

***

تعدادی از رزمندگان آبادان: حسن هاشمی، عبدالحسین رئیسی، منصور عطشانی، سلمان آبادی، حمیدرضا طبرزدی، علی اکبر ذهابی.